
غوغای تبانی و فساد در تیمهای پایه فوتبال ایران
مبحث فوتبال پایه در ایران، یکی از مسائلی است که شاید هیچوقت برای بهبودش راهکار مشخصی در نظر نگرفته شده است و همچنان با شیوه نادرستی پیش میرود.
ایسنا، شاید بتوان گفت، فوتبال پایه، یکی معضلهای همیشگی فوتبال ایران بوده است؛ مسالهای که سالهای سال است برای آن راهحل و سیستم نظاممندی در نظر نگرفته شده است و این در حالی است که در فوتبال روز دنیا، فوتبال پایه هر کشور، یکی از ستونهای اصلی آن فوتبال به شمار میآید.
در ایران اما شرایط کاملا متفاوت بوده است. بازیکنان بااستعداد ایرانی هیچوقت برای پیشرفت، بستر مشخصی نداشتند و به قولی با گل کوچک و زمین خاکی و با اراده خودشان توانستند به یک جایگاه مشخصی در فوتبال پایه دست پیدا کنند.
در فوتبال ایران، بحث اولی که هیچوقت به آن توجه نشده است، بحث استعدادیابی بوده است. شاید کمتر بازیکنی در فوتبال ایران پیدا شود که در سنین کم استعدادیابی شده باشد و طی گذراندن یک فرایند آکادمیک به فوتبال ایران معرفی شود و خود را به بالاترین سطح ممکن در فوتبال برساند و این هم ناشی از نبود ساختاری برای نظام استعدادیابی فوتبال کشورمان است.
همچنین بحث امکانات و زیرساخت نیز یکی از مسائل دیگری است که نه تنها در فوتبال پایه بلکه در فوتبال بزرگسالان کشورمان هم دیده میشود و سالهای سال است که کارشناسان و پیشکسوتان زیادی درباره فقر و نبود این مسائل صحبت کردند اما تا اینجای کار هیچ تغییر چشمگیری صورت نگرفته است.
این اتفاقات باعث شد تا سری به آکادمیهای پرسپولیس و استقلال بزنیم. آکادمیهایی که از نظر زیرساخت و امکانات، حرفی برای گفتن ندارند اما پر از استعدادهایی هستند که هر کدامشان میتوانند آینده فوتبال ایران را رقم بزنند.
آرش برهانی و محسن خلیلی در گفتوگویی که با ایسنا داشند، از فقر امکانات و زیرساخت در فوتبال پایه صحبتهای مختلفی را به میان آوردند و معتقد بودند باید یک اراده جمعی و متحدی برای پیشرفت در فوتبال پایه وجود داشته باشد.
فوتبال پایه ما نمیتواند با فوتبال پایه اروپا مقایسه شود
فوتبال پایه ما نمیتواند با فوتبال پایه اروپا یا حتی کشورهای حوزه خلیجفارس مقایسه شود چون اعتقاد من این است که تصمیمی نداریم که فوتبال پایه را پویا و شکوفا کنیم. در این زمینه هم اگر چیزی باشد، فقط شعار است. من سال ۲۰۰۶ در النصر عربستان بازی کردم. ما یک مربی آلمانی داشتیم و دیدم او یک گروه ۲۰ نفره برای آکادمی النصر آورده است. آنها سرمربی و مربیها و استعدادیاب برای تیم بودند. در آن موقع تمامی اطلاعاتی که به ما منتقل میشد به آکادمی هم منتقل میشد. در آن کلاسهای آنالیز برای بازیکنان فوتبال پایه برگزار میشد و ویدیوهای مختلفی از فوتبال بوندس لیگا برای آنها ارائه و آنالایز میشد که در حد خودشان چه کارهایی باید انجام بدهند.
ارادهای برای حرفهای شدن فوتبال پایه وجود ندارد
ما اصلا برنامهای برای فوتبال پایه نداریم. شاید ۲۰ درصد تیمهای لیگ برتری برنامه دارند. شاید بعد از صحبت من، افرادی بگویند که ما برنامه داریم اما آن کسانی که دارند اصولی کار میکنند و آکادمی دارند، همان ۲۰ درصد است البته همانها هم یک سری مشکلاتی دارند اما نسبت به فوتبال پایه خوب هستند. در کل ارادهای وجود ندارد که فوتبال پایه بتواند رنگ و بوی حرفهای بگیرد.
مربیانی در فوتبال پایه هستند که نمیتوانند بغل پا بزنند!
امکانات و زیرساخت یک بحث است و اینکه شما یک آکادمی حرفهای داشته باشی، یک بحث دیگری است. مثلا یک تیم شهرستانی، ورزشگاه اختصاصی برای تیمش دارد اما اینکه چطور اداره شود، اهمیت دارد. شاید یک تیم، یک مجموعهای را برای خود در حوزه آکادمی در نظر بگیرد و زیرساخت هم وجود داشته باشد اما ممکن است آن مربی، بازیکن را به عنوان منبعی برای کسب درآمد در نظر میگیرد یعنی به پدر آن بازیکن میگوید اگر این بازیکن میخواهد در اینجا بازی کند، باید فلان تومان پول بدهید. بحث دیگری که در آکادمی وجود دارد، حضور مربیهایی است که خودش بلد نیست بغل پا بزند بعد او را در آکادمی گذاشتند. همچنین افرادی وجود دارند که به خاطر اینکه از قدرت بیان خوبی برخوردار هستند و بازیکن میشناسند، هر سال یک تیم دارد و هر سال کلی بازیکنان بااستعداد به همین علت میسوزند چون حرفهایی درباره آیندهشان زده شده است و در نهایت فوتبالشان نابود میشود. من میگویم اگر زیرساخت هم داشته باشیم اما افراد مطلوبی را برای بازیکنان مد نظر نداشته باشیم، به هدف خود و پویایی آکادمی نمیرسیم.
چه انتظاری داریم مربی فوتبال پایه دلسوز باشد؟
نقل مشهوری است که فکر میکنم از فرانتس بکنباوئر باشد که میگوید ما بهترین مربی تیم و لیگ خود را برای فوتبال پایه میگذاریم. آنها این کار را میتوانند انجام دهند چون به فوتبال پایه اهمیت میدهند و در اندازه ظرفیتهای موجود شارژ مالی میکنند اما اینجا مربی ما در فوتبال پایه قراردادش ۲۰ میلیون تومان است. این پول در ۱۰ ماه، به ماهی ۲ میلیون تومان تبدیل میشود! با این وجود چه انتظار از مربی داریم که وقت بگذارد و دلسوز بازیکن باشد و از جای دیگری، پول نامشروع در نیاورد؟
نمیتوانم در مورد خیلی از چیزها صحبت کنم!
مقوله آکادمی خیلی شعاری شده است. خیلیها در این رابطه حرف میزنند اما به فوتبال پایه نمیرسند. در اینجا خواهش میکنم برای کسی سوءتفاهم نشود. شما میدانید و همه هواداران میدانند که در فوتبال پایه این حرفها وجود داشته است که مربی پدر و مادر بازیکن پول گرفته است. خواهش میکنم کسی برداشت شخصی خودش را از صحبتهای من نکند. ما نمیتوانیم منکر این مسائل شویم. در فوتبال پایه هیچ کار و عملکرد خیلی برجستهای صورت نگرفته است. من الان مسئولیت آکادمی باشگاه استقلال را برعهده گرفتم و خیلی چیزها را میدانم و نمیگویم چون این کار خودزنی است.
اینقدر اوضاع فوتبال پایه خراب است، که دلالی در آن گم است!
در فوتبال ما خیلی کسب و کار و شغل ایجاد شده است. بعضی از دوستان هستند که این بازیکنان جوان را میگیرند و به تیمهای مختلف آنها منتقل میکنند. بعضیها با این اتفاقات میتوانند پیشرفت کنند و برخیها هم فوتبالشان نابود میشود. من میگویم فوتبال پایه اینقدر اوضاعش خراب است که بحث دلالی در آن گم است. ما باید مشکلات فوتبال پایه را اولویت بندی کنیم. مثلا ما وقتی ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه باشگاه میکنیم، از این پول باید ۵ میلیارد تومان هزینه فوتبال پایه باشد. باید از درآمدهای اسپانسر، درصدی از آن به فوتبال پایه اختصاص یابد. خیلیها در این فوتبال پایه هستند که چند بازیکن دارند که آنها به تیمهای مختلف انتقال میدهند.
قبلیها میخواستند برای فوتبال پایه کاری کنند اما وقت نشد!
ما باید به فوتبال پایه خود خیلی بیشتر از اینها اهمیت بدهیم. شما اگر دقت کنید، مدیران فوتبالی ما، اثرات قابل توجهی روی فوتبال پایه گذاشتهاند. مثلا یک تیم اگر آکادمی خوبی دارد، مدیر فوتبالی خوبی داشته است. من اگر بخواهم درباره آکادمی خودمان و گذشته صحبت کنم، شاید خیلیها ناراحت شوند چون آن مدیران هم در آن زمان خیلی مشکلات داشتند و وقت نداشتند که بخواهند به آکادمی رسیدگی کنند و آن را سازماندهی کنند که مثلا من مدیرآکادمی بدانم پولم از کجا درمیآید چه گروه آموزشی وجود دارد و چه افرادی برای اداره آن وجود دارد. با قبلیها هم من صحبت کردم، همه میخواستند که این کارها را بکنند اما وقت نشد.
دوست داریم در آکادمی خودمان روی اصول پیش برویم
ما در آکادمی استقلال سعی کردیم شرایط را به یک آکادمی درست و حسابی پیش ببریم که همه چیزش روی اصول باشد. این مساله انرژی خیلی زیادی میبرد. شما یک برنامه ۱۰ صفحهای داری و باید برای اجرایی کردن آن باید کلی انرژی بگذاری. ما خودمان داریم یک گروه آموزشی داریم درست میکنیم تا برای هر بازیکن یک پرونده کامل وجود داشته باشد و برای اولیا هم برنامه ویژه داریم چون میدانم خیلی از اولیا بودند که نگذاشتند فرزندشان پیشرفت کند چون نوع رفتار درست را نمیدانند.
چرا والدین باید پول لباس بدهد؟
دیدگاه مدیران باشگاه ما به فوتبال پایه خیلی مهم است. روز اول آقای آجورلو به من گفت که من دارم مهمترین بخش باشگاه استقلال را دارم به شما میدهم و باید وقت و هزینه قابل توجهی برای آن در نظر گرفته شود. به طور کلی اگر مدیر باشگاه همکاری نکند و رسیدگی نکند، نمیتوانم برنامههای خود را پیش ببرم. مدیران باید بخواهند که یک آکادمی پویا و پاک داشته باشند. مثلا مورد بوده که والدین بازیکن، پول هتل تیم را داده است و این خیلی زشت است. چرا باید والدین بازیکن، پول لباس بدهد؟ این مساله به این برمیگردد که سیاستگذاریها چگونه پیش برود. اگر کسی بخواهد به آکادمی باشگاهش برسد، باید هزینه کند و از این هزینهها میتواند درآمد کسب کند چون این هزینهها سرمایهگذاری است. متاسفانه برخیها به آکادمی به عنوان یک هزینه اضافه به آن نگاه میکنند و تمام فساد آکادمیها هم به خاطر همین است. اگر بتوانیم مسائل مالی فوتبال پایه را حل کنیم، نزدیک ۷۰ درصد از مسائل فوتبال پایه ما حل میشود.
داور سر تیمهایی مثل ما کسب تجربه میکند!
من از برنامهریزی مسابقات راضی هستم. در مورد داوری هم واقعا دیدم که برخی صحنهها وجود دارد که اگر بخواهم به یک والدین بازیکن نشان دهم که چیزی از فوتبال نمیداند، میتواند تشخیص دهد که آن توپ پنالتی یا آفساید بوده است اما داور سر تیمهایی مثل ما کسب تجربه میکند. این مشکلات وجود دارد چون برخی تیمها شخصی اداره میشود و اگر از داوری ضرر ببینند، دلسرد میشوند. باید یک راهکار درستی وجود داشته باشد تا هیات فوتبال هم انتخابهای درستتری داشته باشد.
به ۲ نفر پیشنهاد استعدادیابی دادم، فکر کردند دارم توهین میکنم!
ما همچنان در مساله استعدادیاب مشکل داریم. همین چند وقت پیش، من به ۲ نفر پیشنهاد استعدادیابی آکادمی را دادم، فکر کردند که من دارم به آنها توهین میکنم. این یعنی به این معنی نیست که ساختار تنظیمشدهای وجود ندارد تا جایگاه استعدادیاب مشخص باشد. افراد استعدادیاب کلاس و دورههای آموزشی میبینند. بخش مهم یک باشگاه، استعدادیابی است. من داشتم خاطرات آقای فرگوسن را میخواندم و میگفت ماهی یک بار با استعدادیابها میرفتم و بررسیهای لازم را انجام میدادم. فرگوسن نزدیک به ۴۰ استعدادیاب داشته است و این آدمها اینقدر برایش ارزشمند بوده است که مرتبا با آنها جلسه میگذاشته است و همیشه رابطه خوبی با آنها داشته است. فکر کنم در کشور ما هنوز بحث استعدادیابی هنوز جا نیفتاده است. در حال حاضر شنیدم فدراسیون فوتبال چند نفر را برای استعدادیابی تیمهای ملی گذاشته است اما در تیمهای باشگاهی چنین چیزی وجود ندارد. ما خودمان سعی کردیم به استعدادیابها در آکادمی استقلال برنامه بدهیم تا آن چیزهایی که انتظار داریم را عملی کنند.
از جیرفت تا سراوان میتوان استعداد پیدا کرد!
ما استعدادهای زیادی داریم اما سیکل درستی برای استعدادها وجود ندارد که مثلا بازیکن از رده نونهالان پیش برود تا به رده امید و بزرگسالان برسد و بیشتر مثل مهدی قایدی در ۱۶-۱۵ سالگی اینقدر خوب فوتبال بازی میکند که برجسته میشود. به خاطر همین میگویم بحث استعدادیابی خیلی مهم است. شما یک بازیکن را میبینید که تمام فاکتورهای یک فوتبالیست حرفهای را دارد اما نمیتواند مثلا در یک تیمی بازی کند چون بحث استعدادیابی وجود نداشته است. ما باید برای فوتبال پایه برنامهای جامع برای کل کشور داشته باشیم. مثلا شما میتوانید از جیرفت کرمان یا سراوان سیستان و بلوچستان استعدادهای خوبی پیدا کنید که بتواند در سطح جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد اما این به شرطی است که یک سیستم سازماندهی شده در کل کشور وجود داشته. برنامه آکادمی باشگاه استقلال در حال حاضر این است که بتواند در نقاط مختلف کشور آکادمی راهاندازی کند و آنها را پایگاه استعدادیابی آکادمی کند. ما اگر بتوانیم با این روش ۱۰ بازیکن به تیم بزرگسال بدهیم، اتفاق خیلی خوبی رقم خواهد خورد. مثلا شما دیدید که باشگاه بارسلونا، نزدیک به ۵۰ درصد تیم بزرگسالش از آکادمیاش تشکیل شده است.
هر جایی که پول میرود، ناپاکی هم همراهش میرود
در ایران استعدادهای زیادی وجود دارد اما ما باید دنبال این باشیم که بتوانیم بازیکنان خوب و با کیفیت تربیت کنیم تا نزدیک به ۵۰-۴۰ بازیکن خوب در سراسر جهان داشته باشیم. استقلال میتواند ۶-۵ لژیونر از بازیکنانی که پرورش میدهد داشته باشد. این به شرطی است که ساختار درستی وجود داشته باشد. البته منافع برخیها در همین درست نشدن ساختار است. الان اگر شما دیده باشید، کیفیت لیگ ما دارد پایین میآید چون در قدیم بازیکنان و مربیان دلسوزانه کار میکردند و مثل الان پولی نبود که تاثیرگذار باشد و به خاطر عشق خود به فوتبال میآمد و الان در لیگ ما ستاره تمام عیار خیلی کم داریم. متاسفانه هر جایی که پول میرود، ناپاکی هم همراهش میرود. آن موقع پولی نبود و ستارهها با عشق و علاقه خود پیش میرفتند. آن زمان نامجومطلقها، محرمیها، منصوریانها و مجیدیها با عشق خود پرورش مییافتند اما الان شاید مجید نامجومطلق نوعی در کشور ما وجود داشته باشد اما نتواند حقش را به خاطرناپاکیها از این فوتبال بگیرد. امیدوارم به آکادمیهای ما رسیدگی شود که بتوانیم یک لیگ پرستاره داشته باشیم و سطحش روز به روز بهتر شود. من خودم دارم تمام تلاش خود را میکنم که بچههای مردم را به حقشان را برسانیم و یک کار مثبتی برای استقلال و فوتبال کشورمان بکنیم. باید یک اراده همگانی وجود داشته باشد. من فکر میکنم امسال، سال خوبی برای ما باشد چون در آکادمی ما آن توجهی که مدنظرمان بود، دارد اعمال میشود و اگر این توجه باشد، مطمئن باشید اتفاقات خوبی برای آکادمی، فوتبال پایه و فوتبال ایران رقم میخورد. وقتی ما بتوانیم یک استعداد را معرفی کنیم و آن را پرورش دهیم، برای کل فوتبال ایران اتفاق خوبی رقم خواهد خورد.